Indicators on داستان های واقعی You Should Know

کارمندان به یاد آوردند که مورگان گفته بود منتظر یک آقایی است که به او ملحق شود. پس از پنج روز مهمانی، این داستان روح می‌گوید، کسی نشان داده نشد و مورگان به سر خود شلیک کرد.

اگر قرار باشد به‌دنبال روشی مؤثرتر از سلاح‌های مرگبار برای شکست سربازان دشمن در جنگ بگردید، تردیدی نیست که آن وحشت روانی است. این دقیقاً همان روشی است که نیروهای آمریکایی در طول جنگ ویتنام به کار می‌گرفتند. در فرهنگ مردم ویتنام دفن مناسب متوفی در زادگاهش موجب می‌شود تا روح او با رضایت به مقصد خود در دنیای پس از مرگ برود. اما اگر چنین نشود به عقیده ویتنامی‌ها روح فرد خود تلاش می‌کند تا زادگاهش را پیدا کند و بدین‌ترتیب، طولی نمی‌کشد که به روحی سرگردان تبدیل ‌شود.

گرچه مورگان در اتاق ۳۳۲۷ (۳۰۲ سابق) ماند، اما شبح او در جای دیگری ظاهر شده است. به عنوان مثال در اتاق ۳۵۱۹ (که قبلاً ۳۵۰۲ بود و برای خدمتکاران در نظر گرفته شده بود) چندین مورد مشاهده شده است. در اثبات این داستان واقعی ارواح، مهمانان گزارش داده‌اند که اشیاء سرخودانه حرکت می‌کردند.
مجله
اما یک راه‌حل وحشتناک دیگر برای جلوگیری از به اشتباه دفن شدن افراد زنده معایناتی برای تشخیص صحیح مرگ برود. در واقع،‌ در معاینات تشخیص مرگ گاهی انگشتان دست فرد را قطع می‌کردند یا حتی در مواردی ستونی از دود تنباکو را به درون روده‌ی فرد می‌فرستادند.

اما این روش با وجود منطقی که ظاهراً داشت، در واقعیت ناکارآمد بود. چراکه بیماران کاتالپسی در حالت حمله‌های کاتاتونی اصلاً درد را حس نمی‌کردند. بنابراین در عمل این معاینات اوضاع را وخیم‌تر نیز می‌کرد. به این جهت نه‌تنها فرد به اشتباه زنده‌زنده دفن می‌شد، بلکه قبل از تدفین مجانی شکنجه هم می‌شد! داستان‌های ترسناک واقعی از زنده به گور شدن به استفاده از تابوت‌های ایمن نیز دامن زدند.

عروسک دلقک رو توی کیسه ای گذاشت و به مادر داد. مادر و دختر هیچ توجهی به صورت مردد فروشنده نکردن و در حالی که از خرید خود راضی بودن، رفتن.

از طرف دیگر مدام بر سر خانه ماندن و بیرون رفتن، مهمان آمدن و… اختلاف داشتیم. مجید دوست داشت وقتی از سر کار می‌آید روی کاناپه جلوی تلویزیون دراز بکشد، تلویزیون ببیند و هیچ حرفی هم نزنیم ولی برعکس من عاشق مهمانی رفتن و مهمانی دادن، سفر، خرید و… بودم ولی او سعی می‌کرد مرا مهار کند و نشان دهد که این چیزها اصلا مهم نیست و من بیهوده وقت تلف می‌کنم. او حتی صحبت کردن درباره احساسات را هم بیهوده می‌دانست.

بااین‌حال، از زمان تکمیل آن، مردم اختلالات ترسناکی را توسط نهادهایی گزارش کرده‌اند که نمی‌توانند به طور کامل توضیح دهند.

در مطلبی که خواندید، ۱۱ داستان واقعی درباره ارواح، ارائه شد. همانطور که دیدید بعضی از آن‌ها بسیار ترسناک و غیر قابل باور هستند.

معروف‌تر از همه این مورد بود که استیون کینگ، نویسنده ژانر ترسناک، پس از یک شب وحشتناک در اتاق ۲۱۷ در اواسط دهه ۱۹۷۰، تشویق شد تا اساس فیلم نهایی کوبریک را بنویسد.

این تیم از دوربین‌های مادون قرمز، عینک‌های دید در شب، حسگرهای تشعشع، نشانگرهای مواد شیمیایی سمی، سیستم‌های تصویربرداری مایکروویو و آشکارسازهای صدای با فرکانس بالا استفاده کردند.

در دهه ۱۹۷۰، این مزرعه توسط خانواده مایرز خریداری شد و به یک مسافرخانه تختخواب و صبحانه تبدیل شد. از آن زمان تجسمات و صداهای شبح‌وار در آن‌جا گزارش شده است.

مغز دخترک وحشت زده، سریع شروع به کار کرد. هر دو در جلو را قفل کرد. سپس روی صندلی عقب پرید و درهای عقب را نیز قفل کرد.

قتل‌های هولناک آمیتیویل در سال ۱۹۷۴، به‌عنوان یکی از پریشان‌کننده‌ترین داستان‌های ترسناک آمریکا در قرن بیستم تثبیت شده‌اند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *